خامنه ای در اوج درماندگی به قدرت نمایی روی آورد
جامعه به شدت سیاسی و شوریده بر دستگاه استبداد خامنه ای، این روزها شاهد تحولات سریعی است که درک آنها نیازمند شناخت اصول و مبانی حاکم بر یک جامعه انقلابی و در آستانه قیام است.
ابتدا اظهار نظرهای حکومتی را از نظر می‌گذرانیم:
خامنه ای ۱۴خرداد: ورای تمام دود و دم‌ها، باد و بلوف‌ها نقشه دشمن باطل شد!
رییسی: کشور در حال پیشرفت است… جنگ ترکیبی دشمن بلااثر خواهد بود
حاجی‌زاده ۱۶خرداد: موشک هایپرسونیک ایرانی دکان فروش سلاح آمریکا را خواهد بست!
در مقابل این قدرت‌نمایی‌های خامنه ای و دیگر مقامات رسمی حکومتی، برخی اظهار نظرها از مقامات سابق و یا باند مغلوب حکومت هم وجود داشته که تفاوت ۱۸۰ درجه ای با اظهارات فوق دارد.
جواد امام از باند مجمع ایثارگران: «ما باید منتظر اتفاقات ناگواری باشیم، اون موقع اون سیلی هستش که اگر راه بیفته که خب الآن نشانه‌هایی را از آن داریم می‌بینیم. هیچ چیز، دیگه امکان نداره در جای خودش قرار بگیره. چون هیچ حکومتی بدون پشتوانه مردم نمی‌تواند حکومت موفقی باشه و نمی‌تواند بقایش را تضمین بکند».
داوود حمیدی رییس هیأت نظارت بر صندوق بازنشستگی: «اخیراً تعابیر مختلفی مثل بمب ساعتی، ابر بحران و امثال آن در رابطه با مسأله صندوق‌های بازنشستگی مطرح می‌شود. باید پذیرفت که این بحران واقعی است و نتایج آن تأثیر به‌سزایی بر معیشت آحاد مردم ایران خواهد داشت».
اعوجاج خامنه ای ناشی از چیست؟
سوال این است که چرا دو قرائت و تصویر کاملا متفاوت از وضعیت جامعه از نگاه مقامات حکومتی وجود دارد؟ کدام واقعی است و کدام غیر واقعی؟ چه دلیلی وجود دارد که خامنه ای بر بحران سرنگونی غلبه نکرده و در مسیر تثبیت نیست؟
واقعیت این است تحولات سیاسی و اجتماعی بر خلاف دنیای ایده و نظر دارای تجسد و تجسم مادی در جامعه است. هر پدیده سیاسی و اجتماعی آثار و تبعات خود را بصورت مادی و قابل لمس و مشاهده بر جامعه باقی می گذارد و از آن گریزی ندارد.
خامنه ای و رییسی الان با تمام توان دارند بر این طبل می کوبند که ما توانستیم بر قیام غلبه کنیم. ما توانستیم توطئه دشمن را شکست دهیم. ما توانستیم شکاف بین ملت و دولت را کم کنیم. ما توانستیم در دیپلماسی منطقه‌ای موفقیت‌های حاصل کنیم و …
برای بررسی صحت و سقم چنین ادعاهایی چند واقعیت را یادآور می شویم:
۱.شرایطی  که منجر به قیام ۱۴۰۱ شده نه تنها منتفی نشده بلکه با شدت بیشتر و وخیم‌تری تداوم یافته است. پس هیچ دلیلی وجود ندارد که ادعا شود هر آن، قیام دیگری رخ ندهد.
۲.قیام ۱۴۰۱ و سرکوب بیرحمانه مردم و جوانان فصل دیگری را در اتمسفر سیاسی ایران رقم زده است که هرگز اجازه نمی‌دهد تعادل قوای بین مردم و حکومت به نقطه گذشته برگردد.
۳.قیام به گسست درونی حکومت سوخت رسانی کرده است و پروژه خامنه ای برای یکدست کردن عرصه قدرت عملا شکستش را در برخورد با قیام نشان داده است.
۴.بحران اقتصادی و تحریم به صورت ترمیم ناپذیری درحال مضمحل کردن اقتصاد ایران است و گرانی و تورم به صورت مهارناپذیری در حال افزایش است.
۵.درچنین شرایطی دم زدن از قدرت و نازیدن به قدرت سرکوب در داخل، یا ناشی از زوال عقل خامنه ای است و یا ناشی از بیچارگی. چون هیچکدام از این ادعاهای خامنه ای و رییسی نمود مادی در بیرون از خود ندارد. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که خامنه ای دارد آرزوهایش را بصورت یک گزاره خبری بلند می گوید. از طرف دیگر زمین و زمان دارد گواهی می‌دهد که این حکومت توان غلبه بر بحران سرنگونی و قیام را ندارد و خامنه ای بر آب بخیه می‌زند!    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید