اسلام دموکراتیک پاسخ بنیادگرایی
مروز موج فزاینده ترور و کشتار خطری را که بنیادگرایی برای جامعه بشری دارد به همه نشان داده اما تهدیدی که متوجه زنان و دستآوردهای جنبش برابری شده بنظرم من بمراتب بزرگترست و این پیآمد وخیمی برای کل جامعه بشری دارد.
چون می‌دانید مسیر پیشروی آنها از زن‌ستیزی می‌گذرد خوب است که به ایران نگاه کنید و در آنجا بنای شوم بنیادگرایی از حدود سه دهه پیش تاثیر مخرب خودش را بر سرنوشت تمام مردم ایران و به‌خصوص زنان وارد کرده و بعد از ایران در سالهای اخیر چطور سایر کشورهای اسلامی را فرا گرفته. بنیادگرایی گسترده‌ترین و ضدانسانی‌ترین ایده‌های سرکوب عمومی و زن‌ستیزی را بکار می‌برد. این جریان برای زن ارزش انسانی قائل نیست و از نظر اقتصادی و اجتماعی رسما زنان را نصف مردان اعلام می‌کند و در مواردی مثل صلاحیتهای رهبری، حاکمیت و قضاوت مطلقاً این حق را از زنان سلب می‌کند. حتماً می‌دانید آن آخوندهای مرتجعی که در ایران حکومت می‌کنند
پدر خوانده همه بنیادگراهای اسلامی هستند و در زن‌ستیزی در ایران بیدادکردند.
شاید شنیده باشید که چه مناسبات شنیعی را در این رواج دادند. مثلا با رواج دادن چند همسری و ازدواج موقت عملاً بازار فحشا در ایران را شکل دادند.
و زنان ستمزده را قربانی کردند. آنها در کل جامعه آپارتاید جنسی برقرار کردند و این چیزی ست که سرکوبی زنان و انواع تبعیضها را نسبت به آنها به‌صورت سیستماتیک درآورده. سؤال اساسی در مورد این ستم های فاجعه‌بار این است که: نیروهای بنیادگرا از اینکار چه هدفی را دنبال می‌کنند؟ آیا میخواهد برداشت ارتجاعی خودشان را از اسلام جابیاندازند، آیا هدف این است یا چیز دیگریست؟ تجربه ایران در دوران حکومت آخوندها خیلی خوب نشان می‌دهد که هدف اصلی آنها چیزی نیست بجز حفظ حکومت. به‌روشنی نشان دادن که زن‌ستیزی برایشان دینامیزم سرکوب جامعه است و در خدمت بقای استبداد مذهبی ست. اما در جبهه مقابل این سیستم قرون‌وسطایی تجربه شایان توجهی وجود دارد که این تجربه اعتقاد اسلام به آرمان برابری را در عمل ثابت کرده و آن عبارت است از تجربه جنبش مقاومت ایران. الهام‌بخش زنان پیشتاز این مقاومت در یک جنبش آزادیبخش خطیرترین مسئولیتها را بدوش گرفتند اسلام معتقد به برابری یعنی اسلام دموکراتیک. باید بگویم که آنها توانستند جنبشی را در برابر وحشی‌ترین دیکتاتوری مذهبی در این دوران هدایت کنند آن هم در همه زمینه‌ها در هر جای دنیا. جنبه قابل توجه این است که آنها توانستند بر طلسم ناباوری و ضعیفه گی زن غلبه کنند و نه تنها زنان بلکه مردان را هم از قید و بندهای استثماری رها کنند. آنها توانستند راه شکست بنیادگراهای حاکم را باز کنند این تجربه دستآوردهای زیادی داشته اما اگر بخواهم همه آنها را در چند کلمه به‌صورت فشرده بیان کنم این است که: پاسخ کارساز در برابر بنیادگرایی
